آبشان از یک جوی نمی رود
هر گاه بین دو یا چند نفر در امری از امور توافق و سازگاری وجود نداشته باشد، به عبارت بالا استناد و استشهاد می کنند. در این عبارت مثلی به جای نمی رود گاهی فعل نمی گذرد هم به کار می رود، که در هر دو صورت معنی و مفهوم واحد دارد.
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
عکس خفن دختر دبیرستانی(18+) - اوف | 1 | 1113 | fatima2000 |
کد تقلب 250 سکه بازی عصر پادشاهان | 1 | 431 | amirte |
داف گوسفند چرون دیدی؟ بیا حالا ببین | 1 | 543 | tati |
سه دختر مشهور و پولدار ایرانی!+ عکس | 3 | 700 | tarallan |
سایت چ ی ل ت ر شکن | واقعا عالیه | کاملا رایگان | 0 | 521 | admin |
تصویر جنجالی بغل کردن یک بازیگر زن ایرانی توسط بازیگر مرد ایرانی | 0 | 1204 | admin |
عکسهای ماشین یک میلیاردی الناز شاکردوست | 0 | 530 | admin |
عکس الناز شاکردوست در حال قلیان کشیدن | 0 | 502 | admin |
مدل مانتو یک دختر تهرانی خبر ساز شد +عکس | 0 | 602 | admin |
عکسهای جنجالی ازبازیگران زن ایرانی | 0 | 572 | admin |
آبشان از یک جوی نمی رود
هر گاه بین دو یا چند نفر در امری از امور توافق و سازگاری وجود نداشته باشد، به عبارت بالا استناد و استشهاد می کنند. در این عبارت مثلی به جای نمی رود گاهی فعل نمی گذرد هم به کار می رود، که در هر دو صورت معنی و مفهوم واحد دارد.
این ضرب المثل در جایی کاربرد دارد که فردی همه چیز را به خدا واگذار کرده و کاری برای رسیدن به هدف نمی کند
ضرب المثل ها و عبارات زیادی وجود دارند که همین مفهوم رو دارند ولی شاید هیچ ضرب المثلی به اندازه این ضرب المثل به عبارت بالا نزدیک نباشه
خدا روزی رسان است ولی یک سرفه ای هم باید کرد
شخص ساده لوحی مکرر شنیده بود خداوند متعال ضامن رزق و روزی بندگان است . بهمین خاطر به این فکر افتاد که به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزی خود را بگیرد .
داستان ضرب المثل كلاه گذاشتن
عبارت مثلي بالا در مورد افراد فريب خورده به كار مي رود . كسي كه به علت عدم توجه يا سادگي مرتكب اشتباه و متحمل زيان و ضرر شود در اصطلاح عامه گفته مي شود : كلاه سرش رفت و يا به عبارت ديگر كلاه سرش گذاشتند . چون ميزان فريب خوردگي زياد باشد صفت گشاد را هم اضافه كرده مي گويند : كلاه گشادي سرش رفت .
در ادوار قديميه يكي از انوع مجازاتها اين بوده است كه به مقصر لباس ناموزون مي پوشانيدند و كلاه دودي مضحكي بر سرش مي گذاشتند آن گاه وي را پياده يا سواره و گاهي به طور وارونه بر مركوب دوره مي گردانيدند تا مردم از آن وضع مضحك و توهين آميز عبرت گيرند و دست به اعمال ناشايست نزنند .
داستان ضرب المثل لا لحب علی (ع) بل لبغض معایة
ترجمه: نه به خاطر دوستی و علاقه با علی (ع) بلکه برای بغض و عداوت با معاویه.
یعنی اقدام به این عمل نه روی اصل علاقه و ارادت به علی بن ابی طالب (ع) بلکه به علت بغض و عداوت و دشمنی با معاویه انجام پذیرفته است.
این مثل عربی که در میان ایرانیان با سواد بخصوص آنهایی که به لسان عرب آشنایی دارند نیز مورد استفاده و استناد است در مواردی به کار می رود که بین دو نفر اختلاف وجود داشته باشد و شخص ثالث ظاهراً به نفر اول در این اختلاف کمک و مساعدت کند در حالی که این عمل و اقدامش باطناً روی اصل دشمنی و عداوت دیرینه با نفر دوم بوده که از این فرصت مناسب برای تلافی و انتقامجویی استفاده کرده است نه به خاطر دوستی با نفر اول. در چنین مورد و موارد مشابه آن به اختلاف بین ملل و جوامع می توان تسری داد.
اهل اصطلاح ضرب المثل بالا را به کار می برند و مقصود خویش را اظهار می دارند.
اکنون ببینیم چه کسانی روی اصل بغض و عداوت با معاویه، به فرزند ابی طالب کمک و یاری داده اند و این واقعه چه زمان و چه کیفیتی صورت پذیرفته که به صورت ضرب المثل در آمده است.
چاه کن ته چاه است
عبارت بالا ترجمه فارسی عبارت : من حفربثراً لاخیه، وقع فیه ، منتسب به حضرت علی ابن ابی طالب(ع) است که نیازی به ریشه و علت تاریخی ندارد اما چون واقعه جالبی این عبارت آموزنده را بر سر زبانها انداخت ودوراندیشی سرور متقیان را در انشاد و انشای کلمات قصار مدلل داشت لذا بی مناسبت نیست به آن واقعه تاریخی اجمالا اشاراتی رود .
المعتصم بالله خلیفه عباسی با مردی از اعراب بادیه طرح دوستی ریخت و ازمصاحبت با او لذت می برد . خلیفه را ندیمی بود که متاسفانه از صفت مذموم ونکوهیده حقد و حسادت بی نصیب نبود . ندیم موصوف وقتی از جریان دوستی و علاقه مفرط خلیفه نسبت به عرب بادیه نشین آگاه شد عرق حسادتش بجنبید و تدبیری اندیشید تا بدوی بیچاره را به گناه صفای باطن و صافی ضمیرش از چشم خلیفه بیندازد و از سر راه منافع ومصالح خویش بردارد .
كسي كه چند بار كارهاي خطرناك كرده باشد و به تصادف از كيفر نجات يافته باشد و به همين سبب شيرك شده با گستاخي بخواهد باز هم به چنان كارها دست بزند به او گويند: يك بار جستي اي ملخ، دو بار جستي اي ملخ، بار سوم چوب است و فلك.
در عهد پادشاهي روزي يك زن به حمام رفت، اتفاقاً زن رمالباشي پادشاه در حمام بود و آن زن آمد و رختش را پهلوي رخت او بيرون آورد و وارد حمام شد. زن رمال شاه از حمام بيرون آمد و گفت: «اين رخت كيست؟» گفتند: «اين رخت فلان زن است». گفت: «بريزيد توي آب» رخت آن زن بيچاره را به دستور زن رمال به آب ريختند. چون آن زن از حمام بيرون آمد و ديد دلش سوخت و كينه آن زن را به دل گرفت و هر طور بود به خانه برگشت. شب شد. شوهرش به خانه آمد زن به او گفت: «از فردا سر كار نرو!» شوهرش گفت: «چرا؟» گفت: «ميگم نرو» گفت: «پس چكار كنم؟» زن گفت: «فردا يك كتاب رمالي ميگيري و فالبين و رملتران ميشي». شوهر گفت: «چرا؟» گفت: «ميخوام شوورم رملتران باشه» خب پافشاري زن بود و دليل و برهان نميخواست گفت: «باشه فردا صبح ميرم و رمالي بلد ميشم» اما كجا به سر كار ميرفت؟ ريشخند زنش ميكرد و او هيچ از رملتراني نميدانست و نميآموخت.
علی آباد هم شهر شده (داستان ضرب المثل)
هر گاه بخواهند کسی را از لحاظ مقام و فضل و ثروت و جز اینها تحقیر یا تخفیف کنند از باب تعریض و کنایه به عبارت مثلی بالا استناد کرده و می گویند: علی آباد هم شهر شده! یا به اصطلاح دیگر « خیال می کنه علی آباد هم شهری شده.»
علی آباد در ابتدا قهوه خانه بزرگی بود که اطاقهای متعدد برای مسافرین وچندین اصطبل و طویله برای چهار پایان داشت. ساکنان مناطق شرقی مازندران محصولات صادراتی خویش از قبیل برنج و پنبه و کنف و کارهای دستی مانند شمد و شیرو پنیر و تافته را از طریق علی آباد و دره سودا کوه به تهران و شهر تاریخی ری و فلات مرکزی و جنوبی ایران حمل می کردند.
قهوه خانه علی آباد در واقع شب منزل کاروانها و چهار پایان بود و به علت اهمیت موقع تدریجا توسعه پیدا کرده مسکن و مسافرخانه های زیادی در اطراف آن ساخته شده است به قسمی که پس از چندی به صورت یک بلده کوچک در آمد منتها چون صورت شهری نداشت به علت رطوبت هوا و ریزش بارانهای متوالی مخصوصا عبور و مرور هزاران راس اسب و قاطر و الاغ که شبانه روز ادامه داشت هوای آن همیشه کثیف و آلوده و راهها و کوچه های تنگ و باریک آن همواره پر از گل و لجن بوده که عبور از داخل بلده را مشکل می کرده است، به همین جهات و ملاحظات اگر کسی در آن عصر و زمان خود را علی آباد معرفی می کرد و یا از مناظر و یا زیبایی های آن سخنی می گفت از آنجا که علی آباد قهوه خانه ای بیش نبوده است از باب طنز و کنایه می گفتند: علی آباد هم شهر شده
به قیمت تنها 44.900 39.900 تومان !!
تخفیف ویژه و استثنایی برای مدت محدود !
در هرکجای کشور که هستید تنها با چند کلیک ساده
این محصول را خرید نمایید و پس از دریافت ، وجه را به مامور پست بپردازید !
این محصول دارای پشتیبانی کامل خرابی می باشد !!
تعداد صفحات : 2
کاربران عزیز امکان رایگان افزایش رتبه کاربری نیز به سایت اضافه گردید،از این پس شما فقط
با ارسال 20 پست در انجمن
با ارسال 50 پست در انجمن
با ارسال 100 پست در انجمن
با ارسال 200 پست در انجمن
انجمن سایت شوید.
پس تا دیر نشده وارد انجمن شده و مطالب خود را به اشتراک بگذارید.