دزد کیف پول حیف نون رو میقاپه ! حیف نون دنبال دزده میکنه ، جو گیر میشه از دزده جلو میزنه !

حیف نون به پسرش میگه : پسرم ! تو الان چند سالته !؟
پسر حیف نون میگه : 13 سالمه بابا !
حیف نون میگه : واقعا که برات متاسفم !
پسر حیف نون با تعجب میگه : چرا بابایی !؟
حیف نون میگه : پسر جان من وقتی هم سن تو بودم حداقل 17 الی 18 سالم بود !

حیف نون میره رستوران ! گارسون به حیف نون میگه : چی میل دارید !؟
حیف نون میگه : یه پرس چلو کباب !
گارسون میگه : با کمال میل !
حیف نون میگه : نه ! با سماغ و دوغ باشه لطفا !

این شهر تماماً از کاغذ ساخته شده! +عکس

طالع بینی عناصر

علامت آتش : فروردين ، مرداد ، آذر

علامت هوا : خرداد ، مهر ، بهمن
علامت خاك : ارديبهشت ، شهريور ، دی

علامت آب : تير ، آبان ، اسفند

 بررسی رفتار متقابل عناصر با هم ( سازگاری متولدین ماه ها با هم )

آتش با آتش : واضح است، نتيجه، حرارت بيشتر و شعله هاي قوي تر است، فقط بايد ديد اين شعله ها يك روز سرد زمستاني را حرارت مي بخشند، يا يك شب تاريك را روشن مي كنند و يا صرفا با بيشتر سوختن، منبع اصلي را تمام مي كنند و به هدر مي دهند. انتخاب به طور مساوي به عهده طرفين است.

 هوا با هوا : دو هواي مسطح ميتوانند يكي شوند و امكان بيشتري براي تنفس و تفكر و حركت آزادانه در فضا بوجود آورند. در اين حالت روحيه ها عالي و قدرت پرواز زياد مي شود ولي اگر باد هاي بهاري با وزش خود، هوا را تغيير ندهند و تنوعي در وضعيت آن بوجود نياورند هوا بسته و آلوده و خفه كننده ميشود. گاهي نيز هوا مي تواند به طوفان وحشتناكي تبديل شود. انتخاب به طور مساوي به عهده طرفين است.

حیف نون به یه رهگذر میگه : میخوام برم میدون آزادی از کدوم طرف باید برم !؟
رهگذره میگه : باید بپرسی !؟
حیف نون میگه : به نظرت الان دارم جفتگیری میکنم !؟

به حیف نون میگن : یکی از بزرگترین افتخارات زندگیت رو بگو !
حیف نون میگه : یکی از بزرگترین افتخارات زندگیم اینه که امین حیایی رو تو خیابون دیدم ولی حتی بهش سلام هم نکردم ! در ضمن هدف بعدیم اینه که این بلا رو سر محمدرضا گلزار هم بیارم !

همسر حیف نون با عصبانیت به حیف نون میگه : تو باز تو جمع به من گفتی گاو !؟
حیف نون میگه : ببخشید عزیزم ! اصلا حواسم نبود که قرار گذاشته بودیم این مسئله مثل یه راز بین خودمون بمونه !

دوست حیف نون به حیف نون میگه : واقعا متاسفم ! بابات مرد !
حیف نون میگه : احساس میکنم میخوایی یه چیزی بهم بگی ولی داری حاشیه میری !
دوست حیف نون با عصبانیت میگه : دیگه چطوری بهت بگم !؟ بابات مرد ! از این واضح تر !؟
حیف نون میگه : امکان نداره !؟
دوست حیف نون با تعجب میگه : چرا !؟
حیف نون میگه : آخه بابام تا حالا سابقه مردن نداشته !