.
امشب بیدار است ،
از فریاد من تمام خلق @
اما افسوس او که باید بشنود خواب است…!
.
چه رسم جالبی است !!!
محبتت را میگذارند پای احتیاجت …
صداقتت را میگذارند پای سادگیت …
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …
و وفاداریت را پای بی کسیت …
و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و
محتاج !!!
.
صدایت درگوشم زمزمه می شود نگاهت درذهن مجسم…ولی من تورا می خواهم نه خیالت را…
.
بهای سنگینی دادم
تا فهمیدم کسی را که”قصدماندن”ندارد,باید راهی کرد!
.
من میدانم که پایان همه عاشقیها
خیرگی به آب روان است…
.
هم نسل کسانی ام که
بزرگترین دردشان
“دوست داشتن” است..
.
راه بدی انتخاب کرده ام برای نگهداشتنت!
صداقت;مهربانی;وفا و… اینروزها هرچه خائن تر باشی
دوست داشتنی تری!
.
به یادتم! حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ درحسرت یافتنت تمام کوچه ها را قدم بزنم!
.
میدونی بن بست زندگی کجاست؟ جایی که نه حق خواستن داری نه توان فراموشی!
.
مرابه خاک نسپارید……”دوباره غسلم دهید”دلم هنوز خون است……
.
برای ترک کردن آدمها،دارونیازنیست!گاهی سنگینی حرفی،تلخی نگاهی،خوب ترکت میدهد…!!!!
.
اگرمیدانستم انسان هارابه خاک می سپارند…..خاک میشدم تاتورابه من بسپارند…
.
خیلی سخته دلت بودنشوبخواد؛اما…مجبورباشی به نبودنش عادت کنی!
.
فقط غروب جمعه نیست که دلگیر است ،دلت که گیر کسی باشد همیشه میگیرد…..
.
هــــــوا بارانی ست ولی …! شیشه ؛ چرا بخار نمی گیری؟؟نترس؛ رفت … دیگر اسمش را رویــــــت نمی نویسم !
.
عشق من تعبیر آن خوابیست که هزار سال درغار بوده ای و هنوز سکه ات از رونق نیفتاده است.
.
خدایا تو دیدی و چیزی نگفتی! اما مردم ندیدن و فریاد زدن!
.
دلم کرده امشب هوای شراب
شرابی که از جان برآرد خروش
شرابی که بینم در آن رقص مرگ
شرابی که هرگز نیایم به هوش…
.
طبیبان را ز بالینم برانید!
مرا از دست اینان وا رهانید!
به گوشم،جای این آیات افسوس،
سرود زندگانی را بخوانید!
.
ببار باران!من سفر کرده ای دارم که یادم رفته آب، پشت پایش بریزم!
.
ببخش خود را به مریضی میزنم.نمی دانی چه لذتی دارد وقتی با نگرانی تمام تنم ر چک می کنی…
.
میسوزد دلم گاهی به بهانه بودنش وگاهی به بهانه نبودنش ، بودنش غرورم رامیشکند نبودنش دلم را …
.
حتی غرورم تو را جور دیگری دوست دارد،به تو که میرسد،بی صدا میشکند…
.
من بازمانده یک
“قصــــه ام…”
همان”یــــکی…”
که هرگز
“نبــــود..!”
.
بیابرای یکبار هم که شده دست به خلاف بزنیم….!من اندوه تو رامی دزدم……!توتنهایی مرا…..!!!
.
اینقدر تنها شده ام که حتی حال یاد افتادنتو هم ندارم
.
هوای دو نفره نه ابر میخواهد نه باران را
کافیست حواسمان به هم باشد
.
لعنت به زندگی من پوزخند نزن!!!
روزی کسی رو داشتم که با تموم وجود صدایم میکرد : عشقم
.
من با “تنهایى” سر میکنم و او با چه “تن هایى”.!
.
احساسم را نمی فروشم…
حتی به بالاترین بها…
ولی آنگونه ک بخواهم خرجش میکنم…
برای آنهایی که لایق هستند…
درست مثل تو…
.
جنگل هم اگربود؛تمام میشد!
“دل من”اما
می سوزد ومی سوزد ومی سوزد…
.
تموم غصه های دنیارومیشه با۱جمله تحمل کرد:”خدایا”میدونم ک میبینی.
.
زیباست یادت… ببین اگر خودت بودی چ غوغایی میکردی.
.
“خدایا”…
ازصبرت همین بس ک دارى مراتحمل میکنى…
.
آغوشى میخواهم ک درآن گریه کنم…
تمام قهوه هاى مبادا هم مشکلى راحل نمیکند
وقتى آغوشى براى روزهاى مبادا ندارم…
.
اسمشو هرچی دوست داری بزار؛
حسادت
خساست
اما به خاطرداشته باش که آغوش توفقط سهم من است!!
.
وقتى اون رفته وتویی ک تنها تو تراس اتاقت بایه نخ سیگار روشن نشستی،اون موقع میدونی چه آرزویی داری؟
که بمیری؟
نه!
که برگرده؟
نه!نه!نه!
.
دلم تنگ دستانت شده است.. آن دستان پرغرورت که با سردى تمام مرا رها کردند و رفتند به دنبال دستان دیگرى..
.
کوتاه بیا..
سرم به شانه ات نمى رسد براى گریستن..