زمین قانون عجیبی دارد...هفت میلیون ادم..وفقط با یک نفر احساس تنهانبودن میکنی...وخدانکند ان یک نفر تنهایت بگذارد..انوقت حتی باخودت هم غریبه میشی
...
..
.
میگن پنجره دل آدمای مهربون رو به خدا باز میشه...!
از اون پنجره قشنگ مارو هم "دعا" کنید.....!
...
..
.
یکی از زیباترین قسم های سهراب:
نه تو میمانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت....
غصه هم میگذرد.
...
..
.
و اما اگر خواستی تنهایی ما را بنویسی.......... یک خواهش صمیمانه و کوچک.......... تنهایی ما را بکش تا بامداد قیامت....
...
..
.
.. و آبی...
..
... به بعضیا هم باید گفت::
.........اینقدر خودتو نگیر ، میترسم یه روز بیاد که در حال افتادن باشی و اونوقت
..........هیچ کی نباشه که بگیرتت....!
..
......
...
.
..
بـه بـویِ کـبـاب حـسـاسـیـت داشـت ..
وقـتـی بـویِ کـبـاب بـه مـشـامـش مـی رسـیـد حـالـش خـیـلـی بـد مـیـشـد.
هـر مـوقـع مـی رفـتـیـم تـوی شـهـر قـدم بـزنـیـم یـکـی از بـچـه هـا جـلـوتـر مـی رفـت،
مـی خـواسـت اگـه بـوی کـبـاب اومـد ، بـهـمـون خـبـر بـده تـا نـذاریـم بـه مـشـام حـاجـی بـرسـه..
یـه بـار اصـرار کـردم کـه چـرا بـه بـویِ کـبـاب حـسـاسـیـت داری؟!
گـفـت: اگـه تـویِ مـیـدونِ مـیـن بـودی و چـاشـنـی مـیـن فـسـفـری عـمـل مـی کـرد..
اونـوقـت رفـیـقِ جـون جـونـیـت مـیـن رو زیـر شـکـمـش مـی گـرفـت و ذره ذره آب مـیـشـد..
حـتـی داد هـم نـمـیـزد تـا عـمـلـیـات لــو نـره و بـچـه هـا قـتـل عـام نـشـن..
اگـه از ایـن مـاجـرا فـقـط بـویِ گـوشـت کـبـاب شـده ی رفـیـقـت بـه مـشـامـت مـی رسـیـد
اونـوقـت بـه بـویِ کـبـاب حـسـاس نـمـیـشـدی ؟!