ینی عاشق اون دسته از پسرام ک اینقدر با حجب و حیا هستن ک وقتی از ی دختری خوششون میاد تو کلاس
فوری جزوه لازم میشن...
...
..
..
.
.
رفتید ریشاتونو شیو کردید هیچی نگفتیم !
ابروهاتونو شیطونی برداشتید هیچی نگفتیم!
رفتید موهاتونو بلوند کردید هیچی نگفتیم!
گوشواره انداختید هیچی نگفتیم!
اپیلاسیون کل بدن انجام دادید هیچی نگفتیم!
دماغتونو سربالا عمل کردید بازم هیچی نگفتیم!!!
.
هه ی ما هیچی نمی گیم
شما خودت خجالت نمیکشی ؟!!
اصن ما هیچی پس فردا بچت تورو مامان صداکنه دوس داری؟!!
نه دوس داری ؟
اصن بیخی بابا اینا درست بشو نیستن!!!
دخترا پرچم بالاس :)
خودمونو عجججججججقه
بزن لاییییییییییییک خوشکلرو
...
.
..
.
۲ دلیل اساسی که باعث میشه آقایون به مسائل کاریشون فک نکنن:
۱. فکری ندارند.
۲. کاری ندارند.
/...
..
.
.
vهی یادش به خیر زمان ما پسر ها گوش هاشونو میذاشتن لای در بعد در رو محکم میکوبیدن رو هم تا گوششون بشکنه ملت فکر کنن کشتی گیرن!!!!
الان چی؟
میرن زیر ابرو بر میدارن و پنکک و رژ گونه میزنن که چی بشه ؟
ملت فکر کنن که اینا دختر هستن!!!
به قول عباس برید از خدا بترسید
...
..
.
..
دو تا پیرمرد داشتن با هم قدم می زدن و 20 قدم جلوتر هم همسرهاشون کنار هم به آرومی در حال راه رفتن بودن…
پیرمرد اول: «من و زنم دیروز به یه رستوران رفتیم که هم خیلی شیک و تر تمیز و با کلاس بود، هم کیفیت غذاش خیلی خوب بود و هم قیمت غذاش مناسب بود.»
پیرمرد دوم: «اِ… چه جالب. پس لازم شد ما هم یه شب بریم اونجا… اسم رستوران چی بود؟»
پیرمرد اول کلی فکر کرد و به خودش فشار آورد، اما چیزی یادش نیومد.
بعد پرسید: «ببین، یه حشره ای هست، پرهای بزرگ و خوشگلی داره، خشکش می کنن تو خونه به عنوان تابلو نگه می دارن، اسمش چیه؟»
پیرمرد دوم: «پروانه؟»
پیرمرد اول: «آره!»
بعد با فریاد رو به پیرزنها: «پروانه! پروانه! اون رستورانی که دیروز رفتیم اسمش چی بود؟!»